عرصه گام دوم انقلاب اسلامی ایران در افق ۱۴۰۰
بسم الله الرحمن الرحیم
دانشجویان ارجمندم؛ برادران و خواهران گرامی
با عرض سلام و احترام؛ از زحمتی که دارم عذرخواهم، از اینکه فرصتی را اختصاص دادید تا با رویکرد گام دوم انقلاب، نکاتی را تقدیم کنم، ممنونم. آغاز سخن را متبرک میکنم با نام و یاد خدا و دعای همگانی ” رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا حَسَنَهً وَفِیالآخِرَهِ حَسَنَهً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ”. باید بگوییم سعادت ما در این دعا خلاصه میشود. اگر دقت کنیم، دغدغههای ما ناظر بر همین دعاست. دغدغه ما، عقیده ماست و در کنار آن، دغدغه معیشت و رفاه، آبادانی و پیشرفت را هم داریم. ماهیت انقلاب اسلامی را نیز میتوان به همین دعا مرتبط ساخت و در خروج از ذلت و رسیدن به عزت، خلاصه کرد. استکبارستیزی، ظلمستیزی و مبارزه با قدرتمندان زورگو و ثروتاندوزان چپاولگر، یعنی خروج از ذلت. و استقلال سیاسی، استقلال اقتصادی، رفع استضعاف، هویت دینی و فرهنگی، مسیر عزت ماست. استراتژی ما این است که؛ نه ظلم کنیم و نه زیر بار ظلم برویم. استراتژی ما ” أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ” است. استراتژی ما، مبتنی بر قرآن و عترت است. شهید رجایی؛ که چه در دوران وزارتش، چه در دوران نخستوزیری، چه در دوران ریاست جمهوری، مجموعه فرصتهای محدودی را در مسئولیت بود، اما بالاترین خدمت را برای مردم و انقلاب به یادگار گذاشت. و امروز جامعه ما تشنه سبک مدیریت جهادی و مدیریت مکتبی اوست. جمله معروفی و سخن جامعی دارند و میفرمایند: انقلاب نکردیم که راه و جاده بسازیم. برای ساخت راه و جاده، همه دولتها وظیفه دارند. ما انقلاب کردیم که مبانی قرآن را در جامعه پیاده کنیم. به عبارتی باید گفت در پیادهسازی قرآن و تشکیل جمهوری اسلامی ایران، باید اسلام را میزان قرار دهیم. در این خصوص مقام معظم رهبری مدظلهالعالی هم فرمودهاند که تاکید امام خمینی رضواناللهتعالیعلیه، به اسلام عدالتخواه، اسلام ضداستکبار، اسلام ضدفساد، اسلام ضدتحجر، اسلام ضداشرافیگری، اسلام ضدفاصله طبقاتی است. اصولاً؛ تفاوت سیاست دینی و غیردینی در همین جاست که میخواهیم قرآن را در جامعه پیاده کنیم. حضرت امام خمینی رضواناللهتعالیعلیه در ذیل تفسیر آیه “اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ” میفرمایند: سیاست دینی؛ این است که جامعه را هدایت کند و راه ببرد. تمام مصالح جامعه را در نظر بگیرد و تمام ابعاد انسان و جامعه را در نظر بگیرد و اینها را هدایت کند به طرف آن چیزی که صلاحشان هست، صلاح ملت هست، صلاح افراد هست. و این مختص به انبیاست. دیگران این سیاست را نمیتوانند اداره کنند. این مختص انبیاء و اولیاء است و به تبع آنها به علمای بیدار اسلام. استراتژی حضرت امام رضواناللهتعالیعلیه، در سیاست دینی و در اولین روزهای آغاز نهضت انقلاب، در جوابیهای که به نظرات آیتالله خوانساری اشاره شده است، میفرمایند: آمدن و رفتن به مسجد، تا وقتی که مردم را به وظیفهشان آگاه نکنید و به مسئولیتشان آگاه نکنید، هیچ فایدهای ندارد. و این بیانی از ضرورت خودشناسی، خداشناسی، وظیفهشناسی و مسئولیتشناسی است. فراموش نکنیم در قبال هجوم دشمنان قسمخورده و شیطانصفت، که حضرت امام فرمودهاند: همه دعواها بر سر اسلام است، حفظ نظام واجب است. البته؛ مردم عزیز، به این مهم واقفند و تحمل سختیها، ناظر بر استقامت و حجتی بر تلاش برای حفظ نظام است. این نکته را هم باید بیان کنیم که جریان و تفکری میتواند حافظ نظام باشد، که خدمتگزار کشورش و مردمش باشد. خدمت به کشورش و مردمش را عبادت بداند و در این راه مجاهدت کند تا حدی که در این راه، جان و مالش را عطا کند. امروزه، شاهد این جریان و تفکر هستیم که برای مکتبش، مردمش، امامش، جان را فدا میکند، مکتب شهید سلیمانی را الگوی خدمت قرار میدهد. بنابراین، حمایت از این تفکر مردمی و جریان مکتبی، پشتوانهای برای حفظ نظام خواهد بود. بر این اساس، شایستگی افراد نیز باید بر اساس جریان مکتبی و تفکر انقلابی ارزیابی شود. افرادی را شایسته انتخاب بدانیم که شایستگی خدمت به مردم و کشور و نظام را اثبات کردهاند. در مسئله انتخابات ۱۴۰۰ ریاست جمهوری، ملاکهای اصلی انتخاب رئیس جمهور، توسط رهبر حکیم و فرزانه انقلاب، که بر پایه عقلانیت، حقانیت، دیانت و ضرورتهای اجتماعی، ترسیم فرمودهاند، کار ما خیلی ساده شده است. بنابراین، میتوان گفت ملاکها شاخص خود را پیدا میکنند، مصداق انتخاب، مشخص میشود. مصادیقی نظیر: شور و نشاط، ایمان و امید، اراده و توان اداره جامعه، عدالتمحوری و آیندهنگری، خدمتگزاری و انقلابی بودن. در واقع با تعیین ملاکها و در نظر گرفتن انتظارات عمومی مردم و تمرکز بر توانمندیها و شایستگیها، انتخاب ساده میشود. انتظار مردم، مسکن است که زمینه ازدواج است. اقتصاد است که زمینه اشتغال است. مدیریت جهادی و مدیریت میدانی است که زمینهای برای خدمتگزاری است. انتظارات مردم، تلاش برای خدمت است نه قدرت. حمایت از کوخ نشینان است نه تبلیغ کاخ نشینی. شهید دکتر بهشتی در مناجات خود با خدا میفرمایند: بهشتی را طوری تربیت کن که زندگی و مرگش در خدمت به جامعه باشد، به سود بشریت باشد. در جای دیگر فرمودهاند: ما شیفته خدمتیم، نه تشنه قدرت.
حضور مردم در صحنه، راهبردی برای حفظ نظام است. آنچه که در صحنههای مختلف، حماسه ایجاد کرد، انسجام بود و اجتماع. اجتماعی که دغدغهمند باشد، مطالبهگر باشد، نتیجهبخش نیز خواهد بود. امروزه، اهداف دشمن را میتوان تاثیر بر افکار، تاثیر بر باورها، تغییر رفتارها و تغییر ساختار، عنوان کرد. در این راستا، ابزار دشمن، استفاده از رسانهها و استفاده از سلبریتیها، و روش دشمن نیز هنرمندانه، سازمانیافته، پرشتاب همراه با نفوذ و فریب مردم، شایعهپراکنی، شبهه افکنی و کارشکنی است. پیامد آن نیز سست کردن افراد، از بین بردن وحدت مردم، به هم ریختن آرامش مردم، ایجاد دو قطبی کاذب، تقویت گرایشات به خارج از کشور و تغییر سبک زندگی است.
راهکارها در مقابله با ترفند دشمنان، توکل الهی، تقوای الهی، تقویت همبستگی، خدمت به مردم، صداقت با مردم، تقویت ایثارگری، تقویت امید، یارگیری و جوانگرایی، گوش به فرمان امام جامعه، و همه اینها، یعنی همان ایمان، وحدت و پیروی از ولایت. و امروزه نخبگان جامعه وظیفه هدایت و نشان دادن راه هدایت برای عبور از ترفند بیگانگان را بر عهده دارند.
انتخابات؛ عرصه آزمون عقلانیت سیاسی است که با مشروعیت و مقبولیت نمود پیدا میکند. سعادت دنیا و آخرت را رقم میزند، سرنوشت امروز و فردای ما را تعیین میکند. مشروعیت انتخاب ما، جلب رضایت خداوند است و مقبولیت انتخاب ما، هموار شدن مسیر انتظارات مردمی است. حضرت امام رضواناللهتعالیعلیه در زمینه مشارکت در امور سیاسی جامعه میفرمایند: اگر بخواهید در مقابل دنیا اظهار حیات بکنید که بگویید ما بعد از گذشتن چندین سال، زنده هستیم. باید مشارکت کنید. اگر خدای نخواسته از عدم مشارکت شما یک لطمهای به جمهوری اسلامی وارد شود، بدانید که آحاد ما که این خلاف را کرده باشیم – خدای نخواسته – مسئول هستیم. مسئول پیش خدا هستیم. مسئله؛ مسئله حیثیت اسلام است و مسئلهای است که باید ما همه به آن اهمیت بدهیم. در جای دیگر پیرامون انتخابات فرمودهاند: امید است ملت مبارز متعهد، با مطالعه دقیق در سوابق اشخاص و گروهها، آرای خود را به اشخاصی دهند که به اسلام عزیز و قانونگرایی و قانون اساسی، وفادار باشند و از تمایلات چپ و راست مبرا باشند و به سابقه و تعهد به قوانین اسلامی و خیرخواهی امت، معروف و موصوف باشند. باید ملت شریف بدانند که انحراف از این امر مهم اسلامی، خیانت به اسلام و کشور است. باید بپذیریم که امروزه، غفلت؛ توجیهپذیر نیست. کوچکترین غفلت و انحراف، که امام آن را گناه کبیره میدانند، بیشترین ناکارآمدی را به دنبال خواهد داشت. غفلت بخشودنی نیست. زیرا پیامبران و حضرت ختمی مرتبت، ائمه اطهار؛ صلوات الله علیهم اجمعین، برای هدایت جامعه و بشریت، تلاش و زحمات کمی را متحمل نشدهاند. راهبرد دوری از غفلت، “أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ” است. از سوی دیگر، آیا انتخابات ایران در یک هندسه جهانی را ارزیابی کردهایم؟ هیچ فکر و تامل کردهایم که ایران، امید تمام مستضعفان و آزادیخواهان جهان است؟ و این مگر زمینهسازی جامعه مهدوی نیست؟ مگر نویدی بر انتظار نیست؟ آیا این افتخار نیست؟ آیا اوج خدمت و دستگیری از مستضعفان نیست؟ مردم عزیز ما، میدانند که مشارکت و انتخاب اصلح، برای اثبات ایده کارکرد انقلاب اسلامی است. کارکرد “ما میتوانیم” و کارکرد “سیاست دینی”. ما میتوانیم؛ در حکومت، ما میتوانیم؛ در سرنوشت، ما میتوانیم؛ در ساخت جامعه. “ما میتوانیم”، با شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی، آغاز شد. استقلال با تمام ابعادش؛ استقلال سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و هویت. سیاستمدار منتقد آمریکایی “چامسکی”، معتقد است برای آمریکا چپی و راستی موضوعیت ندارد. بلکه استقلال خواه نبودن، مهم است.
بیگانگان؛ از عدم حضور حماسی مردم در صحنههای انقلاب، خوشحالند و در مقابل، حضور حماسهآفرین مردم ما، دارای یک پیام اصلی است و آن اینکه برای پاسداری از آرمانها و ارزشهای انقلاب، تا آخرین نفس ایستادهایم. تا آخرین نفس؛ ایستادهایم، چون راه حق را انتخاب کردهایم. راه خدا و بندگی خدا. تا آخرین نفس؛ ایستادهایم، چون نصرت و یاری خدا را تجربه کردهایم. و با امید، ایستادهایم. امید ما، پشتوانه الهی است، توکل به خداست. امید ما، معجزه الهی است، معجزه پیروزی انقلاب و صدها معجزه دیگر. امید ما، معجزه و نصرت الهی است که دشمن را در صحرای طبس سرنگون کرد. امید ما، فتح خرمشهر و مهران در جنگ نابرابر و تهاجم استکبار بود، که خدا آزاد کرد. امید ما فتح و پیروزی جبهه مقاومت در جنگهای ۳۳ روزه و ۲۲ روزه و ۱۱ روزه با صهیونیسم و در نبرد با داعش است. امید ما، سربلندی و سرافرازی مردم عزیز در فتنههای منافقین داخلی و خارجی است. امید ما، وعده الهی است که فرموده است “إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ”. به لطف الهی و به مدد الهی و با همت مردم مومن و انقلابی، جوانان و نخبگان عزیز، امروزه؛ زمین و زمان، هوا و فضا، عزتمندانه در تسخیر ماست. امروزه دریاها در مدیریت ماست. عصای عیسای مسیح در دست رهبر ماست و دریاها را میشکافد. اکنون در گام دوم انقلاب اسلامی، بار دیگر اثبات میکنیم که به فرموده حضرت امام خمینی رضواناللهتعالیعلیه، “ملت ایران و توده میلیونی آن در عصر حاضر، بهتر از ملت حجاز در عهد رسولالله – صلیاللهعلیهوآله – و کوفه و عراق در عهد امیرالمؤمنین و حسینبنعلی – صلواتاللهوسلامهعلیهم – میباشند”. بنده معتقدم که اگر نتوانستم شهید حسین فهمیده باشم که مانع تصاحب عقیده و فرهنگ، تصاحب دین و مذهب، تصاحب وطن و تن، شد، باید بتوانم محمدرضا رضوانی فهمیده باشم و تکلیفم را و وظیفهام را در قبال مکتبم، پیامبرم، مردمم، امامم، شهدای عزیزم، و خانوادههای معظم شهدا و آیندگان کشورم، به درستی ادا کنم. و معتقدم که پیوند گام اول انقلاب با گام دوم، به معنای انتقال تجربه است. بنابراین، باید بدون خطا و با حرکتی سریعتر و با اقداماتی بهتر، با یاری خداوند، در تحقق آرمانهای انقلاب اسلامی، تمدن اسلامی و جامعه مهدوی، گام برداریم. انشاءالله.
خردادماه یکهزار و چهارصد
دکتر محمدرضا رضوانی
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی از نهضت خمینی محافظت بفرما
خامنهای امام نایب امام زمان به لطف خود نگهدار
رزمندگان اسلام نصرت عطا بفرما
سلام
بسیار عالی. در همه موارد با شما هم عقیده ام .